وسواس فکری، یک اختلال روانی فکری است که ناشی از یکسری افکار ناخواسته با تصویرهای ذهنی تکراری می باشد که برای شخص غیرقابل قبول می باشد.فرد مبتلابه وسواس فکری رفتار غیرقابل کنترلی دارد و از اینرو مجبور به تکرار بیش از حد برخی رفتارها می شود.

علائم و نشانه های وسواس فکری

. این جنبه ها می تواند تمام روابط اجتماعی و روابط شخصی را شامل شود. که در واقع موجب اختلال در این روابط خواهد شد.در حقیقت وسواس فکری ، افکار ناخواسته ای است که موجب اضطراب شدید می شود و زندگی فرد را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. ازاینرو علائم و وسواس فکری برای هر شخصی متفاوت می باشد. به طور کلی وسواس های متداول عبارتند از:

  • ترس از میکروب و الودگی
  • توجه بیش از حد به ممنوعیت های در مورد جنسیت، مذهب و غیره
  • پرخاشگری و گاهی خود آزاری
  • حساس بودن به تقارن اجسام و یا نظم کامل آنها
  • چیدن و مرتب کردن بیش از حد اشیا
  • تمیز کردن بیش از حد
  • عدم کنترل رفتار و اعمال خود
  • شخص وسواسی حتی زمانی هم که رفتار های وسواسی خود را انجام می دهد , باز هم رضایت کامل ندارد و فقط آرامشی جزئی و موقت دارد.
  • اعتقاد به خرافات

عوامل بروز وسواس فکری

  • ژنتیک: طبق آزمایشات انجام شده می توان بیان کرد که فاکتورهای ژنتیکی ، در ابتلا به بیماری سواس تاثیر زیادی دارد . از اینرو هرچه این اختلال در فامیل درجه یک شما وجود داشته باشد ،احتمال بروز این اختلال در شما نیز بیشتر است.
  • ساختار و کارکرد مغز: مطالعات انجام شده در زمینه وسواس فکری تشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین ساختار و کارکرد مغز و ابتلا به این بیماری وجود دارد. اما در حال حاضر ،باید تحقیقات بیشتری در این زمینه اعمال شود.
  • محیط زندگی: باید درنظر داشته باشید محیطی که فرد در آن پرورش می یابد در رفتار فرد تاثیر زیادی دارد .بنابراین افراد خانواده نیز در بروز و یا عدم بروز این اختلالات (وسواس فکری) بسیار موثر می باشد.
  • افرادی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده ی جسمی و روحی و یا آسیب های دیگر قرار می گیرند، بیشتر از سایر افراد در معرض خطر ابتلا به وسواس فکری می باشند.

چطور بر وسواس فکری غلبه کنیم؟

طبق آخرین یافته های روانشناسی، افکار وسواسی به حد باور نکردنی از طریق عوامل خارجی آغاز می شوند. توانایی شخص برای کنار گذاشتن وسواس با تنش های فراوانی همراه است. غلبه بر این بیماری باید بسیار اصولی انجام شود زیرا این کار ارتباط مستقیمی با پریشانی دارد و درماندگی حاصل از وسواس های فکری تحت تاثیر وضعیت عاطفی شخص است. در نتیجه برای پیشرفت در بهبود وضعیت عاطفی بیمار باید از درماندگی حاصل از وسواس فکری او کاسته شود تا بدین وسیله ،کنار گذاشتن بعضی از افکار آسان تر شود.

آیا شما نیز در اطرافیان خود افرادی را می شناسید که با این مشکل مواجه باشند؟